معماري، زيبايي را از طريق استفاده از عقايد منطقي و از دل آنها به دست آورده است و بازي ميان دانش و بصيرت، منطق و معنويت (عقل و احساس) و بين معيارهاي قابل اندازهگيري و غير قابل اندازهگيري است.
معماري به سبب نياز بشر به سرپناه پديد آمد و به زودي تبديل به بيان و تعبيري اساسي از مهارتهاي فني و تكنولوژيك و موضوعات معنوي و اجتماعي شد. تاريخ معماري سند و مدركي دال بر قوه ابتكار و نبوغ بشري و درك و احساس او از هارموني و ارزشهاي ديگر و يك انعكاس عميق از موضوعات پيچيده افراد و اجتماعات است.
معماري، زيبايي را از طريق استفاده از عقايد منطقي و از دل آنها به دست آورده است و بازي ميان دانش و بصيرت، منطق و معنويت (عقل و احساس) و بين معيارهاي قابل اندازهگيري و غير قابل اندازهگيري است. در معماري عملكرد اهميت زيادي دارد ولي ضرورت نظم زيباشناختي هم از آن كمتر نيست. بناي پارتنون و يا بناي تمپيتو به وسيله برامانته و يا بناي سالك سنتر به وسيله لويي كان، همگي از خلال عقل و منطق به تعالي رسيدهاند.
امروزه پيچيدگي زياد موضوعات و مسايل بشريت باعث تهي و برهنه شدن معماري شده است. سازندگان ساختمانها تقريبا فقط به دنبال سود بيشتر هستند. ميزان سوددهي آنها، فرم، كيفيت و نحوه اجرا و ايفاي نقشي كه اين ساختمانها دارند را تعيين مينمايد. هر گونه سرمايهگذاري مستقيما به سوددهي كوتاه مدت مربوط نميشود بلكه افراد توسعهدهنده سرمايهگذاري بلند مدت و اصلي را مشخص مينمايند كه اين كار باعث كمرقابتي شركت و در نتيجه باعث افزايش نمايش مالي و در نهايت خريد و فروش ميشود.
ادامه مطلب